تحريم نمايش انتخابات در ايران چرا؟
عبدالرحمن مهابادي، نويسنده و تحليگر سياسي
تجربه 38 ساله مردم و جريانات سياسي ايراني به خوبي اين واقعيت را روشن مي‌سازد
كه رژيم بنيادگراي اسلامي حاكم بر ايران با روح دمكراسي و تمدن بشري در تعارض بوده
و عليرغم گذراندن 11 دوره از انتخاباتي كه از هر نظر به خيمه‌شب بازي شباهت دارد،
وجود مدره و اصلاح طلب و ميانه‌رو در درون اين رژيم سرابي بيش نبوده و هر كانديدي
كه بر مسند رياست جمهوري جلوس نموده، هيچ بهبودي در زندگي و سرنوشت مردم نه تنها
ايجاد نكرده است و از آنجا كه به طور كامل تابع ولايت فقيه و قانون اساسي آن است،
آلت دستي بوده براي سركوب و ريختن خون بيشتر مردم توسط اين رژيم.
درست به همين دليل است اكنون كه در آستانه برگزاري دوره جديدي از اين نمايش
انتخاباتي، كه قرار است در هفته‌هاي آتي برگزار شود، مشاهده مي‌كنيم سران اين رژيم
بيش از هر زمان ديگري از عنصر قيام و جنبش قهر‌آميز مردمي در وحشت فرو رفته‌اند.
وحشتي كه مقامات اين رژيم بارها به طور رسمي نسبت به ظهور آن اخطار داده و از هم
اكنون نيروهاي خود را عليه آن به حالت آماده‌باش درآورده‌اند.
وحشت مقامات اين رژيم از چنين قيامي را مي‌توان در آخرين اظهارات معاون اول
حسن روحاني و كانديداي نمايش انتخابات كنوني، اسحاق جهانگيري به خوبي مشاهده كرد
كه در مصاحبه با راديوي دولتي روز چهارشنبه 26 آوريل 2016 گفت: ”ما
انتخاباتیبزرگوسرنوشتسازپیشروداریم،کشوردرموقعیتحساسقراردارد،همازنظرسیاستخارجی،
اوضاعجهانیواوضاعمنطقه‌يي کهمادرآنقرارداریم. ما
واقعادریکپیچتاریخیهستیم،همفرصتهایکمنظیریدرپیشروداریموهمبامسائلوتنگناهاوتهدیدهایمختلفیروبروهستیم”.
”پيچ تاريخي” مورد اشاره اين
مقام رژيم ترجمان واژه ”سرنگوني” است كه همه باندهاي رژيم آن را حس كرده‌اند. آنان
خود خوب مي‌دانند و پنهان نساخته‌اند و بارها نيز اعلام كرده‌اند كه تهديد اصلي‌شان،
مردم و مقاومت ايران است كه اكنون شرايط جهاني و داخلي از هر نظر براي به صحنه
آمدن آنها مهيا شده‌است.
اما بگذاريد نظري بيافكنيم به واقعيتهاي قبل از برگزاري اين خيمه‌شب بازي
ملاها:
واقعيت اوليه اين
دوره از نمايش انتخاباتي اين است كه رژيم هيچ كسي را نداشت كه دستش تا مرفق در خون
مردم ايران نباشد و بتواند وي را در ويترين خود براي نمايش انتخاباتي به عرضه
بگذارد. زيرا اين رژيم نه تنها خود رژيمي است”سوخته”، بلكه همه چهره‌هايش نيز از
نظر مردم ”سوخته” به حساب مي‌آيند. زيرا كارنامه اين رژيم، با همه باندها و دستجات
دروني‌اش، به تمام و كمال سياه و اين را مي‌توان از علائم آغاز
پايان اين رژيم دانست! در درون اين رژيم آش به قدري در سال جاري شور شده كه حتي
فردي همچون محمود احمدي‌نژاد را نيز برنمي‌تابيد!
واقعيت ديگر اين دوره، همزمان با پيروزي‌هاي روزافزون مقاومت در سطح بين‌المللي،
فعاليت‌هاي گسترده نيروها و هواداران مجاهدين در داخل ايران است كه در كنار خشم و
نارضايتي مردم ايران از وضعيت سياسي و اقتصادي و امنيتي كشور، آنچنان پتانسيلي در
جامعه ايجاد كرده كه رژيم را در لاك دفاعي فروبرده و رژيم از آن ترس دارد كه جرقه‌يي
موجب شعله‌ورشدنش گردد و نتواند ديگر مانند قيام 2009 كه فريادرسي همچون باراك
اوباما داشت، آن را كنترل و سركوب نمايد. براي نمونه وزير كشور رژيم، رحماني فضلي،
در تاريخ 22 آوريل سال جاري گفت: ” امنیتمهمترازخودانتخاباتاست”.
از واقعيتهاي صحنه كنوني ايران اينكه،
سرنوشت اين رژيم را نه برنده شدن اين كانديد يا آن كانديد، بلكه سرنوشت را
رويارويي مردم با اين رژيم تعيين تكليف مي‌كند. در هر حال آنچه مهم است موقعيت
بسيار متزلزل و ضعيف رژيم است كه نسبت به دوره‌هاي قبل بسيار چشمگير است . از طرف
ديگر همه كانديداهايي كه در انتخابات كنوني رژيم شركت مي كنند در زمينه سركوب و
غارت در داخل ايران و در صدور تروريسم و دخالت در ساير كشورها اشتراك نظر دارند،
لذا بر خلاف آنچه برخي از طرفداران رژيم و يا كساني كه تصورات اشتباهي در باره
ماهيت اين رژيم دارند، تبليغ مي كنند، هر
كس كه از صندوق‌هاي
رژيم بيرون بيايد، هيچ تغييري در سياست
هاي رژيم ولايت فقيه و دخالتهاي آن در امور ديگران نخواهد داد. مردم ايران با
تحريم انتخابات به رژيم پاسخ خواهند داد و اوضاع انفجاري داخل ايران به سمت قيام
پيش خواهند برد. در خارج از ايران نيز،
نبايد به مانورهاي رژيم دل بست. تنها راه، قاطعيت هر چه بيشتر در مقابل آن
است.